طبي3
لوب پس سری
لوب پس سری مسئولیت بینائی را عهده دار بوده و آسیب رسیدن به این ناحیه شخص را بطور كامل یا نافص نابینا می كند. یكی از بهترین محسوسات محیطی كه به وسیله آن مكانیسم پردازش اطلاعات در مغز به وسیله فیزلوژیست هائی مثل « هوبل » و « ویسل » در دانشگاه هاروارد برملا گشته عبارت است از « حس بینائی » این دو دانشمند به طور سیستماتیك پردازش اطلاعات را از شبكیه تا لوب پس سری دنبال كردند. كار اصلی این پژوهشگران عبارت بود از ثبت تحریك پذیری سلول های شبكیه، ایستگاه زانوئی و قشر خاكستری مخ ( سلول های ساده، پیچیده و فوق پیچیده ) در مناطق به اصطلاح 17 و 18 و19 « برودمن » لازم به یادآوری است كه « برودمن» پژوهشگری بود كه سطح مغز را از 1 تا 52 منطقه بر حسب انواع یاخته های قشر خاكستری طبقه بندی كرد. مثلاً منطقة 46 ویژه حافظه بوده و 44 بیان تكلم را به عهده دارد. « هوبل و ویسل» دریافتند كه به ترتیب كه اطلاعات از یك ایستگاه به ایستگاه دیگری منتقل می شده پیچیده تر و به حقیقت نزدیك تر می شود . مثلاً سلول های شبكیه و ایستگاه زانوئی فقط به بك نقطه نورانی پاسخ داده، درحالی كه سلول های ساده كورتكس بینائی تنها به یك نوار نورانی با محور خاص پاسخ می دهند. می توان تصور كرد كه این نوار از تعدادی نقطه نورانی درست شده است. بنابر این، سلول های ساده قشر خاكستری نسبت به یك نقطه نورانی بی تفاوتند. به همین ترتیب كه جلو برویم مشاهده می شود كه سلولهای پیچیده كورتكس توسط یك لبه نورانی تحریك می شوند كه محور مشخصی داشته ولی محل آن مهم نیست. بهترین، تحریك برای یك سلول فوق پیچیده یك گوشه است. با در نظر گرفتن بحث بالا، هر چقدر از منطقة 17 به طرف منطقه 19 می رویم وظیفه سلول ها پیچیده تر شده به تحریكی نوین پاسخ می دهند. این موضوع در تشخیص فاصله و رنگها بسیار صادق است.
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21· 22· 23· 24· 25· 26· 27· 28· 29· 30· 31· 32· 33· 34· 35· 36· 37· 38· 39· 40· 41· 42· 43